این هم برای ننه ات!

زمانی که مسؤولیت فرماندهی کمیته های انقلاب را برعهده داشتم در روز عیدغدیر...

کد : 1814 | تاریخ : 01 آبان 1397

زمانی که مسؤولیت فرماندهی کمیته های انقلاب را برعهده داشتم در روز عیدغدیر ،امام در حسینیه با مسؤولین دیدار داشتند و پس از اتمام سخنرانی به اتاقشان برگشتند و روی صندلی ای که جلوی ایوان اتاقشان بود نشستند و مسؤولین به افتخار دست بوسی ایشان نایل می شدند.کنار امام کاسه کوچکی بود که سکه های یک ریالی قدس در آن بود.امام با چهره ای نورانی و سرشار از نشاط به سلام ما پاسخ می دادند و با دست راستشان چند سکه برمی داشتند و به مسؤولین عیدی می دادند.به بنده هم مرحمت کردند.من که از زیارت ایشان سیر نمی شدم یکبار دیگر خودم را در صف دستبوسی جا زدم و دست ایشان را بوسیدم و از امام سکه متبرکی دریافت کردم.دفعه سوم امام مرا که نفر آخر بودم  دیده تبسمی کردند.عرض کردم آقا برای ننه ام(که مریض بود و من به قصد تبرک و شفا از ایشان برای او سکه متبرک می خواستم)هم مرحمت کنید.امام ضمن تبسم شیرینی که کردند چند سکه را که در داخل ظرف مانده بود در دستم ریختند و با لحن مهربان و متبسّمی به مزاح فرمودند بیا این هم مال ننه ات!* 


--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از:حجة الاسلام والمسلمین احمد سالک کاشانی.

انتهای پیام /*