تیغ دست علی را اذیت نکند

یک روز که با امام مشغول قدم زدن بودم ایشان در مقابل یک ساقه گل محمدی ایستادند و گفتند:علی که می آید دستش را به این گل بزند ،تیغ دستش را می برد...

کد : 1127 | تاریخ : 25 مهر 1397

یک روز که با امام مشغول قدم زدن بودم ایشان در مقابل یک ساقه گل محمدی ایستادند و گفتند:علی که می آید دستش را به این گل بزند ،تیغ دستش را می برد ،سر این تیغ را شما ببرید که نرم باشد و تیغ دست علی را اذیت نکند.از قضا باغبانی که به گلها می رسید ،تمام تیغهای آن ساقه را از بالا تا پایین زد.بعد که ایشان دیدند ،با تأثر گفتند:چرا این طور کرده این آقا و همه را زده؟ من فقط آن یک تیغ را که پایین بود گفتم بزند.چرا به این گل آسیب رساند؟* 


--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از :فاطمه طباطبایی

انتهای پیام /*