کد مطلب: 1129 | تاریخ مطلب: 25/07/1397
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

پژمرده شده ام ودارم می روم

پژمرده شده ام ودارم می روم

یک بار امام حین قدم زدن مقابل یک گل دیواری ایستاده و گفتند:هر وقت من به این گل نگاه می کنم ،می گویم این علی است که دارد شکفته می شود...

یک بار امام حین قدم زدن مقابل یک گل دیواری ایستاده و گفتند:هر وقت من به این گل نگاه می کنم ،می گویم این علی است که دارد شکفته می شود.همان جا گل بزرگی هم بالای درخت بود که پژمرده شده بود و تا حدودی برگهایش ریخته بود.ایشان به آن گل اشاره کرده و گفتند:آن هم خودم هستم که دیگر پژمرده شده ام و دارم می روم.همیشه بین این دو تناسبی می بینم.این غنچه علی است که دارد باز می شود و آن هم من هستم که سرازیر شده و دارد پژمرده می شود.* 


--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از:فاطمه طباطبایی

. انتهای پیام /*