یک روز امام می فرمودند:((در بین راه قم و تهران ناگهان ماشین از جاده اصلی به جاده خاکی منحرف شد و من یقین کردم که (مأمورین ساواک) می خواهند مرا بکشند ،ولی مجدداً ماشین به جاده اصلی بازگشت.من به نفس خود مراجعه کردم و دیدم هیچ تغییری در من حاصل نشده است. *
--------------------------------------------------------------------------------
*به نقل از:آیت اللّه خاتم یزدی_سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی_جلد 2.
.
انتهای پیام /*